یادداشت های گیسو

بی نقاب مینویسم...آرامش آرزوی من است.

یادداشت های گیسو

بی نقاب مینویسم...آرامش آرزوی من است.

ان تی

چهارشنبه رفتم سونوی ان تی، ۶ بار رفتم داخل تا اخر سونو انجام شد، دکتر میگفت نی نی اون حالتی که میخاد قرار نمیگیره، خیلی ناراحت بودم دکتر با اینکه کلافه شده بود گفت مشکل از تو نیست کسایی بودن که دوروز پشت سر هم اومدن تا ان تی براشون انجام بشه. خداروشکر این مرحله هم گذشت و نی نی مشکلی نداشت.

حال بد من هنوز هست گاهی خوبم گاهی خیلی بد، پنجشنبه دوست همسر تماس گرفت که ما فرداشب میایم خونتون شام هم میاریم هر چقدر همسر بهشون گفت نمیخاد قبول نکردن.

گفتن این حرف باعث شد حال من بد بشه فکر غذایی که دوست همسر میخاست بیاره دیوونم میکرد ۸ شب با حال زار خابیدم. فرداش ناهار همسر گفت که چی سفارش بدم. راستش خیلی وقت بود دلم سوسیس بندری میخاست ولی به خاطر ناسالم بودنش نمیخوردم دیروز دیگه دل به دریا زدم گفتم میشه من سوسیس بخورم همسر گفت چراکه نه. خیلی وقت بود درخواست هیچ غذایی نکرده بودم دیروز برای اولین بار سوسیس خوردم و بعد از سه ماه یه ساندویچ رو کامل خوردم. راستش بدنم جون گرفت.

فکر میکردم شب حالم بد میشه ولی خیلی خوب بودم دوست همسر با خانومش و پسر کوچولوش اومدن شام هم قرمه سبزی و سالاد و ژله و همه چیز درست کرده بودن، واسه این ما رو دعوت نکردن خونشون تا بوی غذا منو اذیت نکنه و بتونم بخورم هرچند بازم با بدبختی خوردم. دستشون درد نکنه، شب خوبی بود.

امروز یه کم کمرم درد داره یه چلو ساده درست کردم ، قرمه سبزی هم از دیشب هست اینم ناهار امروزمون.

همسر میگه وقتی مریضی یه گوشه افتادی خونه برام تاریکه، دلم میخاد زودتر روبراه بشم فقط خودم اذیت نمیشم، اطرافیان هم سخته براشون.

الهی همه مریضا شفا پیدا کنن....هیچ وقت معنی این دعا رو درک نکردم تا امروز

نظرات 6 + ارسال نظر
بهار جمعه 22 دی 1396 ساعت 00:47

قربونت برم، معذرت میخوام که تند نوشتم. یادته یه بار برات نوشتم که به زودی حامله میشی؟ الان هم به دلم افتاده یه پسر خوشگل و توپولی میاری، یعنی خوشگل ها. از اینا که دل همه غش بره براش. برای خودت و خانواده عزیزت آرزوی سلامتی و خوشبختی میکنم عزیزم. بووووس.

فدات بشم اره یادمه.
انشاالله خدا برای شما و خانواده ات بهترینا رو رقم بزنه

بهار چهارشنبه 20 دی 1396 ساعت 00:29

ناراحت نشی ها گیسو جان، نوشتی بیماری که ادم ندونه کی تموم میشه سخته!!! عزیزم تو نه ماه بارداری داری و گیرم که کل نه ماه سخت بگذره. قبول دارم بارداری آسون نیست، ولی گیسو جان ناشکری نکن. تو واسه این روزها لحظه شماری میکردی. یادت نره. گیسو من دوستم سرطان گرفت خیلی جوون بود یکسال طول کشید تا فوت کنه...گیسو رحمش رو دراوردن با تخمدانهاش... آرزوی بچه داشت. گیسو قدر خوشبختیت رو بدون، تلاش کن یه راهی برای حالات بدت پیدا کنی نه اینکه ناله کنی. من اگر جای تو بودم هر بار که تو توالت بالا میاوردم میگفتم خدایا شکرت که این نتیجه بارداریه نه شیمی درمانی... خدایا شکرت که من خوشبختم... شکرت که خواسته دلم رو بهم دادی...سیرابی چون ویتامین های گروه ب رو داره، منم شنیدم شدیدترین تهوع ها رو خوب کرده، یکی از دوستای من زیر سرم بود، همین حالش رو خوب کرد، بگو یه جوری برات درست کنن نفهمی از قیافه اش چیه. نون خشک هم همینطور که وقتی تو تختی اول صبح بخوری و بعد بلند شی از جات.

نه عزیزم واسه چی ناراحت بشم،من روزی هزار بار خداروشکر میکنم. شاید من منظورم رو درست نگفتم این روزا باعث شده بیشتر به ادمای مریض فکر کنم که چقد سختی میکشن و منظورم بیشتر ادماهایی با بیماری سخت هست نه خودم
قصدم از نوشتن این هست که قدر سلامتی رو بیشتر بدونیم

یک دوست دوشنبه 18 دی 1396 ساعت 17:29

سلام.ان شاالله حالتون بهتر بشه. مصرف . لیمو ترش تازه با یک قاشق عسل می تونه حالتون رو بهتر کنه. و اینقدر بو ها شما را اذیت نکنه .بعضی وقتها می گم حتما خدا ظرفیتش رو به ما خانمها داده که باید در طول زندگی از پس هزار جور دغدغه بر بیایم .:))

سلام عزیزم ...ممنون از لطفت....فکر نکنم به من ظرفیتش رو داده باشه

هدیه یکشنبه 17 دی 1396 ساعت 22:11 http://madamkameliya.blogsky.com

اون ساندویچ نوش جونت باشه عزیزم
دست مهموناتون هم درد نکنه، خیلی زحمت کشیدن.... خدا رو شکر که واست سخت نگذشت
درست میگی، وقتی آدم مریضه به اطرافیان هم سخت میگذره
الهی که زودتر به روال عادی برگردی
خدا رو شکر که سونو هم خوب پیش رفت
خدا نی نی رو براتون حفظ کنه گیسو جانم

قربونت برم
بیماری خیلی سخته مخصوصا اینکه ندونی کی تموم میشه که راحت بشی
ممنون دوست مهربونم

سو یکشنبه 17 دی 1396 ساعت 15:29

خداروشکرکه همتون سالمید
میگذره این دوران هم
منوبگو که ۱۲۰۰کیلومترازخانوادم دورمو اگه بارداربشم باید بشینم همش توخونه

ممنون عزیزم
شاید تو از اون خانومای خوش شانس توی بارداری باشی اگه قصد باردار شدن داری قبلش به خودت حسابی برس

مینا یکشنبه 17 دی 1396 ساعت 10:01

آخی عزیزم این روزام میگذره .نگران نباش
اگه میتونی سیرابی بخور برای حالت تهوع خیلی خوبه.(البته اگه بتونی) لیمو ترش بو کن بعد بخور همیشه همراهت باشه بیسکوئیت یا نان خشکم برای اوایل صبح عالیه.
ان شاالله به زودی روبراه میشی.

ممنون عزیزم
خیلی بهم سیرابی پیشنهاد دادن ولی فکرش هم برام سخته بخام بخورم
قربونت برم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.