یادداشت های گیسو

بی نقاب مینویسم...آرامش آرزوی من است.

یادداشت های گیسو

بی نقاب مینویسم...آرامش آرزوی من است.

عیدتون مبارک

سلام دوستای خوبم که هنوز به اینجا سر میزنید، خیلی وقته ننوشتم، سال نو رو به همه تبریک میگم انشاالله سال خوبی داشته باشید.

من از روز سال تحویل چمدونم رو بستم راهی خونه مامان شدم چون موندنم توی خونه مساوی بود با مهمانداری که من اصلا توانش رو نداشتم و اومدم اینجا، همسر هم بعد از اینکه منو گذاشت اینجا رفت و چند روز بعد در حد یه نصفه روز اومد و رفت. هر چقدر بهش اصرار کردم بیشتر بمونه گفت نمیشه، کار دارم همیشه همینجوری هست خودش رو برای کار میکشه همه هم فدای کارش میکنه، حالا کارش هر چی میخاد باشه، بعد از رفتنش بهش پیام دادم و گفتم اصلا از این وضعیت راضی نیستم منم دلم توجه میخاد طبق معمول همیشه برگشت چند تا بارم کرد و بعدشم قهر کرد بخدا حالم بهم میخوره از تمام  مردایی که قهر میکنن. همسر حتی رعایت شرایط من هم نمیکنه حتی با خودش فکر نمیکنه که حالا یه بار من دلش رو به دست بیارم بدترین چیز هم اینه که همیشه حق با خودش هست. 

خیلی دنبال یه روز خوب گشتم که پست سال جدید باهاش شروع کنم ولی همه ی این روزا دلم گرفته بود. 

سال تحویل کنار خانواده ام بودم، بعدش هم با همسر تلفنی صحبت کردیم، داداش بزرگه و مامان هم عیدی دادن بهم، البته داداش بزرگه عیدی منو از همه کمتر داد دلیلش هم نمیدونم چی بود، من دلم خیلی گرفت بعدش با خودم گفتم بیخیال من که تصمیم گرفتم از کسی توقعی نداشته باشم و فکر کنم همه غریبه هستن. ولی خب کارش هم درست نبود تازه بعدش فهمیدم هرسال به من از همه کمتر میداده، میدونم احتیاجی بهش ندارم ولی خب حس بدی به آدم میده، اونم منی که همیشه کلی سوغاتی براش میزارم که با خودش ببره.

این روزا همش در حال گریه هستم هر کاری میکنم که کنترلش کنم نمیشه دلم خیلی گرفته. 

فدای جوجه ام بشم که تنها دلخوشیم هست و فکر کردن به روزایی که قراره تمام عشقم رو بهش بدم دلم رو آروم میکنه. عین یه ماهی توی دلم پیچ میخوره.

خدایا کمکم کن مادر خوب و قویی باشم، کمکم کنم بتونم بچه ام خوب تربیت کنم.

براتون روزهایی پر از شادی و حس خوب آرزو میکنم.

نظرات 1 + ارسال نظر
هدیه دوشنبه 13 فروردین 1397 ساعت 16:41 http://madamkameliya.blogsky.com

سلام گیسو جانم
عید شما هم مبارک
چقدر دلم گرفت بابت شرایطت.... می فهمم، شما هم توجه میخوای، به خصوص الان که یه نی نی هم توو دلت داری....
خانوما اینجور وقتا بیشترین توجه رو از شریک زندگی شون لازم دارن که متاسفانه آقایون دریغ می کنن خیلی وقتا
الهی بگردم
راستش حرکت داداشت رو درک نمی کنم، ولی کار خوبی میکنی که میگی توقعی نداری... درسته آدم بازم ته دلش ناراحت میشه ولی همون بهتر که سعی کنی ندید بگیری
داداش کوچیکه همیشه میگه "من از هیشکی هیچ توقعی ندارم، اینجوری خودمم راحتم و دلخور نمیشم"
خیلی وقتا بهش غبطه میخورم، چون من حساسم و سریع دلم می شکنه
مواظب خودت باش عزیزم
خدا جوجه گوگولی رو برات حفظ کنه

سلام هدیه جان خوبی عزیزم؟
آره واقعا همینطوره، عجیبه که من با کوچکترین توجهی حال دلم خوب میشه.
توقعم رو از همه کم کردم عوضش محبتم هم کم کردم تا راحتتر باشم
ولی هر چقدر هم کم توقع باشی بعضی چیزا دل آدم رو میسوزونه
فکر کنم برای ما زنا سخته کم توقع بودن
فدای تو عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.