یادداشت های گیسو

بی نقاب مینویسم...آرامش آرزوی من است.

یادداشت های گیسو

بی نقاب مینویسم...آرامش آرزوی من است.

بغض

بعضی وقتا یه اتفاقاتی میفته که آدم کم میاره ، دیگه نمیتونی خودت رو جلوی بقیه قوی نشون بدی و وقتی تنها هستی بزنی زیر گریه، همسر با خانواده اش بخاطر یه مساله مالی مشکل پیدا کرده و اونا اینقد ظالمانه باهاش برخورد کردن که من واقعا شک دارم همسر پسرشون باشه.

امروز همسر کلا سردرد بود، حتی ژلوفن هم هیچ اثری نداشت وقتی خواست بره بیرون دوباره بهش زنگ زدن، من دیگه نمیتونستم اشکام رو کنترل کنم تا همسر داغون نشه هر کاری میکردم اشکام میریخت پایین، قشنگ معلوم بود همسر هم پر از بغض هست، چون هیچ حرفی نزد فقط منو بوسید و رفت، حتی نگفت گریه نکن منم بغض داشت خفه ام میکرد یه کلمه هم حرف نزدم.

مگه میشه اینقد بی رحم بود واسه بچه خودت، دلم به حال همسر میسوزه خیلی داغون شده این چند روزه، کاش میشد برای همیشه از این شهر و آدماش فرار کنیم.

نظرات 3 + ارسال نظر
رهآ پنج‌شنبه 3 خرداد 1397 ساعت 17:07 http://rahayei.blogsky.com

عزیزم این روزا هم میگذره. میدونم خیلی داری اذیت میشی، ولی الان فقط و فقط سعی کن هواست به همسرت باشه، باز ما زنیم گریه میکنیم یا چه میدونم اینجا می نویسیم و خالی میشیم، ولی مردها کم پیش میاد گریه کنن و یا بنویسن یا اصلن حرف بزنن ... با6اش حرف بزن، بگذار بدونه ه از سمت خانواده ش بهش بی مهری شده، تو هستی کنارش.

آره رها جان متاسفانه مردا همه چیز رو میریزن توی خودشون مخصوصا همسر این منو خیلی میترسونه...اتفاقا دائم بهش یادآوری میکنم که من همیشه کنارتم...

مینا پنج‌شنبه 3 خرداد 1397 ساعت 12:29

قربونت عزیزم الهی هزار برابرش به شما و همسرت برگرده.
همسر منم همین طوره میریزه توی خودش باهاش صحبت کردم که اگه به خودت فشار بیاری و خدایی نکرده زبونم لال آسیبی ببینی د رقبال من مسئولی پس به فکر من و زندگیمونم باش.
گیسو جان بار اولشون نیست که گذشت کنیم خود همسرامون خسته شدن دیگه! ولی چاره چیه ما اگه تا جایی که میشه خودمون از مسائلشون کنار بکشیم بهتره چون بعدا بیافته گردن ما! فقط باید همسرامون آروم کنیم و آرامش بدیم تا این جو بگذره.
از ته دلم از خدا میخوام کمکتون کنه و بهترینها رو خودش نصیبتون کنه. هر چی میخواین فقط از خدا بخواین .

فدات بشم
این بار هزارم هست که برای ما مشکل درست میکنن عین خیالشون هم نیست، مادرشوهر که حیف اسم مادر باعث و بانی همه ی شرها هس.خوشبختانه همه این موجود رو میشناسن
میناجان زمستون میره روسیاهیش به زغال میمونه
مرسی بابت دعای قشنگت انشاالله همیشه دلت شاد باشه و آروم

مینا پنج‌شنبه 3 خرداد 1397 ساعت 09:21

عزیزم کاملا می فهمم چی میگی دوماه قبل از عید هم ما مشابه این جریان داشتیم نگم برات که پدر و مادر همسر پشت تلفن از راه دور چیا بهش گفتن بار آخر که پدرش هر چی دلش خواست گفت اشکای همسر و بهتش داشت منو دیونه میکرد حتی اجازه ندادن همسر کلمه ای حرف بزنه یا جواب بده اینقد تهاجمی ... حال و روز ما خیلی بد بود حتی همسر که احترام خانواده براش خیلی مهمه تصمیم گرفت عید نریم و تا همین چند هفته پیش هیچ ارتباطی نبود تا وساطت برادرش حرف زد باهاش اما بمن میگه دیگه هیچ حسی بهشون ندارم و فقط حفظ ظاهر میکنم دیگه برام تموم شدن. اون موقع همسر از شدت ناراحتی و فشار عصبی مریض شد داغونش کردن به معنای واقعی کلمه من فقط تا جایی که تونستم آرومش کردم و سعی کردم جو خونه رو عوض کنم .واقعا درک نمیکنم چطور بعضی پدر و مادرا با بچه هاشون عین دشمناشون برخورد میکنن و توقع دارن بچه هم لال بشه قبول کنه! همینطور که احترام پدر و مادر واجبه احترام و شان بچه ها هم واجبه! کاش اینو بفهمن کاش بفهمن دل بچه شونو بشکنن و خوردش کنن در واقع به جزئی از وجود خودشون ضربه زدن من که هیچ وقت نمیبخشمشون به خاطر آسیبهای که به ما زدن!
نگران نباش عزیزم گاهی مسائلی که پیش میاد ظاهرا دردناک و سخته اما خیلی چیزا این وسط روشن میشه این روزام میگذرن به فکر نی نی باش که دوست نداره مامان و باباش ناراحت باشن کاملا میفهمه حستو!

سلام مینا جان
آره عزیزم دقیقا همه این مسائل دیروز برای ما پیش اومد.من که هیچ وقت نمیبخشمشون حس تنفر پیدا کردم، میدونی همسر من ظاهرش رو آروم نشون میده اما درونش غوغا هست، مثلا دیروز برای اینکه من ناراحت نشم خودش رو آروم نشون میداد یه لحظه دست گذاشتم رو قلبش دیدم، هزار بار در دقیقه میزد ، خیلی ترسیدم اگه با این کاراشون خدایی نکرده بلایی سر همسر بیارن....خدا ازشون نگذره
توکل به خدا امیدوارم این روزا دیگه هیچ وقت برنگرده...برات بهترینا رو از خدا میخام انشاالله همیشه توی زندگی پیشرفت کنین و دلتون شاد باشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.