یادداشت های گیسو

بی نقاب مینویسم...آرامش آرزوی من است.

یادداشت های گیسو

بی نقاب مینویسم...آرامش آرزوی من است.

دلتنگی

جاری دوباره رفته مثل اینکه بازم همه چیز به هم ریخته،نمیدونم چرا این همه دلتنگ جاری هستم چند باررفتم بهش پیام بدم یا زنگ بزنم نمیتونم،دلم براش میسوزه آخه چرا بازم اینطوری شد؟ من چند ماه ازش خبر نداشتم اواخر زایمان بردارشوهر یه ضربه مالی به همسرزد،همسر هم رابطه اش رو قطع کرد منم از این بابت ناراحت بودم دست و دلم نمیرفت با جاری رابطه داشته باشم. چندوقت پیش هم شنیدم که دیگه رفته،من نمیدونم چی بین اونا گذشته فقط میدونم جاری خوب بود کاری به کارکسی نداشت یه رنگ بود من چیز بدی ازش ندیدم امیدوارم خدا بهترینا روسر راهش قرار بده. من میفهمم یه دختر با چه امیدو آرزوهایی ازدواج میکنه و اگه این زندگی اونم با یه بچه خراب بشه چه ضربه سختی هست. دلم میخاد بهش پیام بدم اما میگم شاید دوست نداشته باشه رابطه ای باشه به هر حال خدا پشت و پناهش.

دلم حرف زدن میخاد یه نفر باشه همیشه حرفاتو گوش کنه حتی اگه تکراری باشه حتی اگه اصلا مهم نباشه...

نظرات 2 + ارسال نظر
هدیه جمعه 9 آذر 1397 ساعت 12:10

گیسو جان شما چقدر مهربونی.... چقدر دلت بزرگه.....
از رفتار مادرشوهرت توو پست قبلی خیلی ناراحت شدم... نمی دونم چرا یه سری ها انقدر دنبال حاشیه هستن... آخه مهربونی که کاری نداره؟ تازه اونم نسبت به بچه و نوه ت......
ولی خدا رو شکر که همسرت همه ی اینا رو می بینه و درک می کنه
مهم آرامش خودتون و زندگی تون هست
خدا فندقی رو براتون حفظش کنه
واااای اونجایی که داداشت گفت فندقی رو می بینه استرس می گیره یعنی عاااالی بود.....

فدات بشم عزیزم لطف داری
واقعا عجیبه که هیچکدوم از افراد خانواده همسر اینجوری نیستن جز مادرشوهر
آره خداروشکر اتفاقا همین امروز عصر هم بهم گفت چرا مادر من اینقدر بد هست؟
قربونت برم
انشاالله جوجه کوچولوی شما هم بیادو طعم خوشش رو بچشید

رهآ چهارشنبه 7 آذر 1397 ساعت 21:36 http://rahayei.blogsky.com

قبل این اتفاق ها رابطه تون خوب بود؟

آره همیشه خوب بوده نمیدونم قبلا خوندی یا نه جاری بعد از سه سال جدایی برگشته بود من ازش خوشم میومد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.